اهمیت سوابق دیجیتال



نفت بعد از جنگ جهانی دوم ، نقش مهمی در پیشرفت های دنیای صنعتی داشت . هر روز نیاز صنایع مختلف و وسایل نقلیه ، بصورت مستقیم وغیرمستقیم به نفت بیشتر می شد و نفت لقب طلای سیاه را بدست آورد . بسیاری از کشورهایی که صاحب ذخایر و چاههای نفت بودند تا مدتها از اهمیت و ارزش نفت بی اطلاع بودند و حق اکتشاف و بهره برداری منابع خود را با نازلترین قیمت ها واگذار کرده بودند . مردم و حاکمان این کشورها ، معمولا از نفت بعنوان ماده سیاه و بد بو و بی ارزشی یاد می کردند که به راحتی آتش می گیرد . ولی وقتی به تدریج به اهمیت و ارزش واقعی نفت پی بردند ، قیمت فروش نفت را افزایش دادند و حتی در بسیاری موارد ، قراردادهای قبلی را نیز لغو کردند و آنها را ظالمانه دانستند .


سوابق دیجیتال افراد ، در بسیاری موارد شبیه نفت است ، حتی شاید بتوان لقب طلای دیجیتال را به آن اطلاق کرد . تا بیست سال پیش ، کمتر کسی کسب درآمد میلیارد دلاری از طریق ذخیره اطلاعات بی اهمیت افراد ( در قالب سوابق دیجیتال آنها ) را متصور بود . عده ای گام به گام در این راه پیش رفتند و دستاورد آنها شرکت های میلیارد دلاری برای خودشان است و همچنین باعث رفاه بیشتر در زندگی مردم جهان نیز شده اند .





شرکت هایی مانند فیسبوک و گوگل ، از تبلیغات آنلاین توانستند درآمدهای میلیارد دلاری داشته باشند . ابتکار، خلاقیت و نوآوری مدیران و کارکنان این شرکت ها مهمترین عامل این موفقیت ها بود . ولی قطعا خوراک و سوخت اصلی این فرآیند ، سوابق دیجیتال کاربران می باشد که مستمرا توسط این شرکت ها جمع آوری و ذخیره می شود . به عبارت دیگر دربسیاری از موارد ، بدون دسترسی و استفاده از سوابق دیجیتال افراد ، موفقیت های امروزی وجود نداشت . به یاد داشته باشیم استفاده ازهوش مصنوعی فقط بر مبنای اطلاعات و جزئیات شکل می گیرد .



از سوابق دیجیتال افراد چگونه استفاده می شود ؟



تلاش های زیادی برای پیش بینی صفات و ویژگی های خصوصی افراد از طریق دسترسی به سوابق دیجیتالی آنها ، انجام شده است . همچنین تحقیقات و مقاله های متعددی برای این موضوع وجود دارد . مثلا درسال ۲۰۱۲ مقاله PNAS با استفاده از یک نمونه آماری پنجاه و هشت هزار نفری ، نشان داد که سوابق دیجیتالی قابل دسترس از فیس بوک افراد می تواند به طور خودکار و دقیق ، طیف وسیعی از ویژگی های شخصی مانند : گرایش جنسی، قومیت، دیدگاه های مذهبی و سیاسی، صفات شخصیتی، هوش، شادی، استفاده ازمواد اعتیاد آور، جدایی والدین، سن و جنس را با دقت بسیار بالا پیش بینی نماید . ضمنا جنجال «کمبریج آنالیتیکا» در سال ۲۰۱۸ درهمین ارتباط بود و شما احتمالا حضورمارک زاکربرگ ، مدیرعامل فیسبوک درنشست یکی از کمیته‌های کنگره آمریکا را برای شهادت درباره افشای اطلاعات خصوصی کاربران فیس بوک ، به یاد دارید.







کارهای دیگری نیز برای شفافیت موضوع انجام شده است ، مثلا Data Selfie که یک افزونه برای مرورگر Chrome است، به افراد کمک می کند تا بفهمند فیسبوک تا چه میزان ازآنها خبر دارد . با دانلود Data Selfie این نرم افزار، دقیقا مانند فیسبوک ، فعالیت افراد را ردیابی می کند وهدف نهایی Data Selfie این است که نشان دهد که چه میزان اطلاعات ، بی آنکه مطلع باشیم ، همیشه از ما برجای می ماند.





​کاملا مشخص است که شرکت هایی مثل فیسبوک ، گوگل و ... هرچقدراطلاعات بیشتری راجع به کاربران خود داشته باشند ، پول بیشتری درمی آورند . درطرف مقابل ، اگر خوشبین باشیم و هیچ سوء استفاده دیگری را در آینده تصورنکنیم ! شاید این موضوعات برای کاربران هم بد نباشد . مثلا کاربران می توانند راحت تر کتاب های مورد علاقه خود را بیابند و یا موارد مشابه دیگر.



ذخیره سوابق دیجیتال بصورت شخصی ، چه لزومی دارد؟



فعلا سوابق دیجیتال کاربران شبکه های غیرمتمرکز، هیچ جا ذخیره نمی شود و در شبکه های متمرکز نیز، کاربران امکان دسترسی و مدیریت اطلاعات خودشان را ندارند وعملا هیچ ابزاری برای استفاده شخصی از سوابق دیجیتال موجود نیست . مثلا افراد هیچوقت نمی توانند اطلاعات خودشان را اصلاح کنند و یا آن را توسعه دهند و یکپارچه نمایند . یا نمی توانند این اطلاعات را دراختیار شرکت های تبلیغی دیگر و یا روانپزشک خود قراردهند . فعلا همه چیز درمالکیت و انحصار شرکت هایی است که این اطلاعات را جمع آوری و پردازش می کنند. ولی این موضوع منصفانه وعاقلانه نیست زیرا که افراد جامعه ، بدون امکان دسترسی به اطلاعات خودشان ، فقط سهم بسیار محدودی ازاین دستاوردها دارند.


البته اگر یک مکانیسم مشخص ، به همه افراد این امکان را بدهد که درطول عمرخود بتوانند سوابق دیجیتالی خود را جمع آوری کنند و مدیریت این اطلاعات را فقط خودشان داشته باشند ، این گنجینه بزرگی برای هرکس محسوب می شود. دراین حالت ربات ها و خزنده های فیسبوک ، گوگل و ........ جای خود را به ربات های شخصی خواهند داد و یا مجبورمی شوند با ربات های شخصی همکاری کنند.


گفته می شود فیسبوک تنها با مشاهده ی 10 لایک درفیسبوک می تواند شخصیت و رفتار افراد را بهتر ازهمکاران ، با دیدن 70 لایک بهتر ازهمسایه ها ، با دیدن 150 لایک بهتر از والدین و با دیدن 300 لایک ، حتی بهتر ازهمسر مشخص کند . حالا فرض کنید ربات های شخصی با دسترسی به تمام سوابق دیجیتال درطول عمرافراد وهمچنین با بهره گیری از بالاترین دستاوردهای هوش مصنوعی ، چقدر می توانند درجنبه های مختلف به انسان ها نزدیک شوند و برای آنها مفید باشند . این ربات ها ویژگی های شخصیتی افراد را بصورت عمیق شناسایی می کنند و با انبوهی از اطلاعات دقیق ، می توانند در خدمت افراد قرار بگیرند.





شاید ابهام این باشد که : می دانیم فیس بوک ، گوگل و ...... کاربران خود را نمی شناسند و برای شناخت بیشتر از کاربران خود ، محبورند که سوابق دیجیتال آنها را ذخیره می کنند . ولی وقتی افراد می توانند خودشان نظرات و سلیقه اشان را درارتباط با هرموضوعی بیان کنند ، چرا باید سوابق دیجیتال خود را حفظ کنند ؟


درجواب باید گفت که اولا افراد در توصیف خودشان و سلیقه اشان ، دقیق نیستند و نمی توانند همه موضوعات را با جزئیات به ماشین انتقال دهند . ثانیا حافظه انسان بسیارمحدود است . مثلا سوابق دیجیتال می تواند تمام آدرس های اینترنتی که شخص در طول عمربه آنها رجوع کرده را همراه با جزئیاتی مثل مدت حضورذخیره کند ، ولی حافظه افراد قدرت این کار را ندارد . ثالثا هوش مصنوعی برای تصمیم سازی صحیح ، به بانک های اطلاعاتی گسترده و جزئیات احتیاج دارد . هرچقدراین اطلاعات و جزئیات بیشترباشد ، کارائی هوش مصنوعی بیشتر می شود . پیشرفت و رشد بسیار زیاد هوش مصنوعی درسال های اخیر، مستقیما تحت تاثیرافزایش بانک های اطلاعاتی و جزئیات بوده است .


به همین دلیل مثلا انتخاب یک تبلیغ برای کاربران درفیسبوک و یا هرموضوع مشابه دیگری، پرسشنامه مخصوص ندارد . بلکه دراین موارد سوابق دیجیتال افراد ، سوخت هوش مصنوعی فیسبوک محسوب می شود . مسلما در اکثرمواقع حتی پرسشنامه های بسیار حجیم نیز ، اصلا عملی نیست .



استفاده از قراردادهای هوشمند برای ذخیره سوابق دیجیتال



شبکه های غیرمتمرکز بزودی سهم قابل توجهی از اینترنت را خواهند داشت و مسلما بدلیل عدم وجود سرور مرکزی ، سوابق دیجیتال افراد دراین شبکه ها ذخیره نمی شوند . ولی همانطورکه ملاحظه فرمودید این اطلاعات سوخت اصلی هوش مصنوعی هستند و نمی توان به سادگی از ذخیره سوابق دیجیتال افراد صرفنظر کرد . اگر ترس از سوءاستفاده وجود دارد ، مسلما پاک کردن صورت مسئله راه حل مشکل نیست ، بلکه باید مکانیسم ذخیره و پردازش سوابق دیجیتال افراد در شبکه های غیرمتمرکز را کاملا شخصی باشد . به این ترتیب عملا از سوءاستفاده احتمالی شرکت ها جلوگیری می شود ، ضمن این که خود کاربران باید بتوانند برای سوابق دیجیتال خودشان ، تصمیم بگیرند . منصفانه وعاقلانه این است که مالکیت و مدیریت این اطلاعات در شبکه های غیرمتمرکز (وحتی شبکه های متمرکز) ‌دراختیار خود کاربران باشد .


خوشبختانه مفهوم قراردادهای هوشمند می تواند راه حل موضوع باشد . به این ترتیب که تمام اطلاعات لازم بصورت اتومات به یک یا چند قرارداد هوشمند شخصی فرستاده می شود و این قراردادهای هوشمند بصورت اتومات ، اطلاعات رمزگذاری شده را برای استفاده ربات های شخصی ذخیره می کنند . ما قبلا شبیه این کار را در تکنولوژی «بلاکچین هوشمند» انجام داده ایم و نهایتا دراین تکنولوژی ، قراردادهای هوشمند جایگزین ماینرها و سازندگان بلاک شده اند .


به هرحال حتما باید با کمک قراردادهای هوشمند و یا هرروش دیگری ، ازاحتمال سوء استفاده ازسوابق دیجیتال افراد در شبکه های غیرمتمرکز جلوگیری کرد . البته مکانیسم ذخیره سوابق دیجیتال بصورت شخصی درشبکه های متمرکز، متفاوت و احتمالا ساده تر خواهد بود . زیرا به نوعی تجربه این کار وجود دارد و شرکت های بزرگی مثل گوگل و فیسبوک ، سال هاست که این کار را برای منافع خودشان انجام داده اند .